ای قبله صاحب نظران، روی چو ماهت


سرفتنه خوبان جهان چشم سیاهت

تو پادشه کشور حسنی و ملاحت


خوبان جهانند همه خیل و سپاهت

هر گه که ز بازار روی جانب خانه


چون اشک روان گردم و گیرم سر راهت

نزدیک توام چون نگذارند رقیبان


دزدیده بیایم، کنم از دور نگاهت

خسرو چه کنی ناله و هر دم چه کشی آه؟


آن سرو روان را چه غم از ناله و آهت